بازیهای جهانباز یا خطی؟ مقایسه کامل و انتخاب بهترین سبک برای شما
دنیای بازیهای ویدیویی همواره در حال تکامل بوده و سبکهای مختلفی برای جذب سلیقههای گوناگون ارائه شده است. دو سبک محبوب که اغلب مورد بحث و مقایسه قرار میگیرند، بازیهای جهانباز (Open World) و بازیهای خطی (Linear) هستند. هر کدام از این سبکها ویژگیها و جذابیتهای خاص خود را دارند و انتخاب بین آنها میتواند تصمیمی چالشبرانگیز باشد.
در این مقاله از سری مقالات گیموفیا، به بررسی جامع و مقایسهای بین این دو سبک میپردازیم و مزایا و معایب هر کدام را به طور کامل شرح میدهیم. هدف ما این است که با ارائه اطلاعات کافی، به شما کمک کنیم تا سبک بازی مورد علاقه خود را بهتر بشناسید و انتخابی آگاهانه داشته باشید.
فهرست مطالب
بازیهای جهانباز [Open World]
بازیهای جهانباز دنیایی گسترده دارن که پلیرها آزادانه توش میچرخن، مأموریتهای مختلف رو انجام میدن و هرجور که بخوان بازی رو پیش میبرند. معمولا این بازیها یک مپ بزرگ دارند که پر از ساید کوئست، محیطهای متنوع و داستانهای فرعیه هستند.
مزایای بازیهای جهانباز چیست؟
- در بازیهای جهانباز هیچ محدودیتی وجود ندارد، میتونی هر جا بری، هر جور که دلت بخواد بازی کنی. مثلا در GTA V، هم میتونی مأموریتهای داستانی بری، هم بری تو شهر گردش کنی و آشوب به پا کنی!
- خیلی از بازیهای Open World یک سیستم انتخاب و پیامد دارند، یعنی تصمیمهایی که تو میگیری روی روند داستان تاثیر میگذارند. مثلاً در Red Dead Redemption 2، هر رفتار بازیکن تاثیرش رو در دنیای بازی میگذارد.
- بازیهای جهانباز به خاطر فعالیتهای جانبی، ساید کوئست و آپدیتهای زیاد، ارزش تکرار بالایی دارند. Skyrim یکی از مثالهای بارزه که حتی بعد از سالها هنوز بازیکنا کشفهای جدید توش دارند!
معایب بازیهای جهانباز چیست؟
- بعضی وقتا بازیهای جهانباز چون تمرکز زیادی روی آزادی دارند، داستانشون اونطور که باید درگیرکننده نمیشه. برخلاف بازیهای خطی که دقیقتر طراحی شدند، ممکنه تو یک بازی جهانباز اصلا مسیر اصلی داستان رو گم کنی!
- خیلی وقتا بازیکنا اونقدر تو کارای جانبی غرق میشن که داستان اصلی رو فراموش میکنند. این مشکل تو بازیهایی مثل Assassin’s Creed Odyssey زیاد دیده میشه.
- ساخت بازیهای جهانباز گرونتر و زمانبرتره، چون تیم توسعه باید دنیایی گسترده و پر از جزئیات بسازه. بعضی از این بازیها ممکنه سالها طول بکشه تا کامل بشن، نمونه بارزش همین GTA VI که هم زمانبر بوده و هم پرهزینه بوده تا به اینجا!
نمونههایی از بهترین بازیهای جهانباز
- The Witcher 3: Wild Hunt
- Grand Theft Auto V (GTA V)
- The Legend of Zelda: Breath of the Wild
بازیهای خطی [Linear]
لاینرگیم برعکس اوپنورلد، مسیر مشخصی دارد این بدان معناست که گیمر مجبور به بازی روی خط داستانی از پیش تعیینشده است تا مراحل به اتمام برساند. معمولا باید داستان قوی داشته باشند، وگرنه مخاطب جذب نمیکنند.
نمونههایی بازیهای خطی موفق
- The Last of Us Part II
- Uncharted 4
- God of War (2018)
مزایای بازیهای خطی
- یکی از بزرگترین مزیتهای بازیهای خطی، داشتن داستانهای منسجم و عمیق هست. مثلا The Last of Us یکی از احساسیترین داستانهای دنیای گیم رو داره.
- چون بازیکن مسیر مشخصی رو دنبال میکنه، بازیساز میتونه صحنههای احساسی و تاثیرگذار رو دقیقتر طراحی کنه. God of War (2018) یک مثال عالیه که رابطه کریتوس و آترئوس رو بینظیر روایت کرد.
- بازیهای خطی راحتتر ساخته میشن و کمتر دچار باگ و مشکلات فنی میشن. این اصل دال مهمی برای محبوبیت این سبک تو بین استودیوهاست.
معایب بازیهای خطی
- محدودیت در آزادی بازیکن: گیمرایی که آزادی عمل میخوان، ممکنه از بازیهای خطی ناامید بشن، چون هیچ اختیاری تو انتخاب مسیر بازی ندارند.
- ارزش تکرار کمتر: چون مسیر بازی مشخصه، ممکنه بعد از یک بار تموم کردن، دیگه انگیزهای برای تجربه دوباره نداشته باشید.
تأثیر سبکهای بازیهای Open World و بازیهای Linear روی تجربه گیمرها
نوع طراحی بازی بهشدت روی تجربه کلی گیمر تأثیر داره. بازیهای جهانباز معمولاً روی آزادی و اکتشاف تمرکز دارن، درحالیکه بازیهای خطی یک داستان قدرتمند و تجربه احساسی عمیقتر ارائه میدن.
مثلاً، وقتی The Witcher 3 بازی میکنی، ممکنه ساعتها تو دنیای بازی بگردی، مأموریتهای فرعی انجام بدی و حتی فراموش کنی داستان اصلی چی بود! ولی وقتی The Last of Us بازی میکنی، نمیتونی از مسیر اصلی خارج بشی و مجبوری دنبال داستان بری، که باعث میشه تأثیرگذاری احساسی بیشتری داشته باشه.
کدومش بهتره؟
- اگه دوست داری آزاد باشی و خودت داستانت رو بسازی؛ جهانباز انتخاب بهتریه.
- اگه عاشق روایتهای قوی و سینمایی هستی؛ بازیهای خطی بیشتر بهت میچسبه.
تأثیر روی روند توسعه بازیها
ساخت بازیهای ویدیویی، بسته به سبک آنها، چالشها و پیچیدگیهای متفاوتی دارد. بازیهای جهانباز به دلیل دنیای وسیع و پرجزئیات، نیازمند منابع بیشتری هستند، درحالیکه بازیهای خطی با داشتن مسیر از پیش تعیینشده، کنترل بیشتری روی کیفیت نهایی دارند.
ساخت بازیهای جهانباز کابوسی برای گیممیکرهاست
ساخت بازیهای جهانباز یک کابوس فنی برای توسعهدهندههاست! چون باید یک دنیای پر از جزئیات بسازن که بازیکن توش احساس زندهبودن کنه. کلی وقت و هزینه میبره و معمولاً باعث تاخیرهای طولانی تو عرضه بازی میشه (مثل Cyberpunk 2077 که کلی مشکل داشت!).
در عوض، استودیوهایی که بازیهای خطی میسازن، راحتتر میتونن کیفیت بازی رو مدیریت کنند. چون مسیر بازی مشخصه، ریسک وجود باگ و مشکلات فنی کمتره. برای همین، معمولاًبازیهای خطی موقع عرضه باگهای کمتری دارند و تجربه روانتری ارائه میدهند.
مقایسه فروش و محبوبیت؛ کدام سبک موفقتر است؟
بازیهای جهانباز معمولاً به خاطر دنیای وسیع و آزادی بینهایتشون فروش فوقالعادهای دارن. یک نگاهی به پرفروشترین بازیهای تاریخ بندازیم:
- GTA V – بیش از 190 میلیون نسخه!
- The Witcher 3 – بیش از 50 میلیون نسخه
- Red Dead Redemption 2 – بیش از 61 میلیون نسخه
لاینر گیم؛ فروشی کمتر، اما طرفدارانی دوآتیشه و وفادار!
بازیهای خطی شاید فروششون کمتر از جهانبازها باشه، اما نمرههای متا و نقدهای بهتری میگیرن و معمولا طرفدارای متعصبتری دارن:
- The Last of Us Part II – برنده بیش از 300 جایزه بهترین بازی سال!
- God of War (2018) – یکی از بهترین بازیهای تاریخ متاکریتیک
آیا ترکیب بازیهای جهانباز و خطی ممکن است؟
بسیاری از استودیوهای بازیسازی امروزه تلاش میکنند تا بهترین ویژگیهای هر دو سبک را در یک بازی ترکیب کنند. این رویکرد باعث شده تا بازیهایی با روایت قوی اما همراه با آزادی نسبی بسیار محبوب شوند.
نمونههای موفق این ترکیب
- Metro Exodus
- Deus Ex: Mankind Divided
- Shadow of the Tomb Raider
این سبک ترکیبی به بازیکنان هم آزادی نسبی میدهد و هم آنها را درگیر یک داستان قوی نگه میدارد، که میتواند بهترین تجربه را ارائه دهد.
آینده بازیهای جهانباز و خطی؛ پیشرفت هوش مصنوعی و تجربههای تعاملیتر
بازیهای جهانباز؛ دنیایی زندهتر با هوش مصنوعی پیشرفته
هوش مصنوعی (AI) و سختافزارهای قدرتمند در حال تغییر آینده بازیهای جهانباز (Open World) هستند. NPCها در این سبک میتوانند واکنشهای طبیعیتر و تصمیمگیری هوشمندانهتر داشته باشند، که باعث میشود دنیای بازی پویا و واقعگرایانهتر شود. راکاستار در GTA VI از پیشرفتهترین سیستم AI NPC استفاده کرده است. NPCها میتوانند بر اساس محیط، شرایط آبوهوایی و رفتار بازیکن، واکنشهای واقعی نشان دهند. این تکنولوژی سطح تعامل بازیکن با دنیای بازی را به سطحی کاملاً جدید ارتقا میدهد.
بازیهای خطی؛ داستانهای تعاملی و چندپایانی هوشمندتر
بازیهای خطی (Linear) در آینده دیگر فقط یک مسیر از پیش تعیینشده نخواهند داشت. پیشرفت هوش مصنوعی روایی این امکان را فراهم میکند که انتخابهای بازیکن تأثیر بیشتری بر داستان داشته باشند و تجربهای پویا و منحصربهفرد ارائه دهند. استودیو Quantic Dream (سازنده Detroit: Become Human) نشان داده که بازیهای خطی میتوانند با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین و هوش مصنوعی پویا، تجربهای مشابه جهانباز اما با تمرکز بر داستان ارائه دهند.
خلاصه
و در پاین انتخاب بین بازیهای جهانباز و خطی، کاملاً بستگی به سلیقه تو داره!اگه آزادی عمل، کاوش و محتوای زیاد دوست داری، بازیهای جهانباز انتخاب فوقالعاده ای میتونه باشه؛ اگه داستان قوی، صحنههای سینمایی و تجربه احساسی میخوای، قطعا لاینر گیم!
حالا نوبت توئه! تو کدوم سبک رو بیشتر دوست داری؟
با گیموفیا آسون بازی کن!