۱۰ شخصیت دوم بازیها از خود قهرمانها هم تاثیرگذارتر بودن!
- محمدامین صدیقی
- مقالات تخصصی گیموفیا
- 18 خرداد 1404
این مقاله توضیح میدهد که چرا شخصیتهای مکمل در بازیهای ویدیویی، نقشی کلیدی در عمقبخشی به داستان و ارتباط احساسی با بازیکن دارند.

وقتی صحبت از بازیهای ویدیویی میشه، معمولا اولین اسمی که به ذهن میرسه، کاراکتر اصلی یا همون قهرمانه؛ همونی که کنترلش میکنیم، باهاش میجنگیم، تصمیم میگیریم و داستان رو جلو میبریم. اما یه واقعیت مهم این وسط هست: شخصیتهای دوم، همونهایی که کمتر دیده میشن، اغلب تأثیر عمیقتری روی ما میذارن.
این مقاله دقیقا درباره همین قهرمانان پنهانه. کسایی که شاید تحت کنترل ما نباشن، اما بدونشون داستان بازی ناقصه، گیمپلی بیروح میشه و احساسات بازیکن بیجهت میمونه.
فهرست مطالب
چرا اصلا درباره کاراکترهای دوم حرف میزنیم؟
شخصیتهای دوم بیش از هر چیز دیالوگ، احساس و تعامل وارد بازی میکنن. اونا نقطه اتصال بین داستان و بازیکنن، و باعث میشن حس کنیم «تنها نیستیم».
- احساس همدلی: بازیکن از طریق شخصیت دوم، تجربههای انسانیتری پیدا میکنه.
- ایجاد چالش ذهنی: گاهی این شخصیتها تصمیمگیریها رو سختتر میکنن، چون براشون اهمیت قائلیم.
- عمق دادن به روایت: داستانی که فقط یه نفر توش تصمیم میگیره، معمولا سطحیه. تعامل دو نفره، ماجرا رو پیچیدهتر میکنه.
کاراکتر دوم کیه و چرا اهمیت داره؟
شخصیت دوم (یا مکمل)، کسیه که کنار قهرمان اصلی ایستاده؛ نه صرفا برای پر کردن فضا، بلکه برای ساختن تجربهای انسانیتر. این شخصیتها میتونن متحد باشن یا حتی دشمن، ولی همیشه نقش مهمی در پیشبرد داستان دارن.
- همراه قابل اعتماد: مثل گاروس در Mass Effect
- راهنمای داستانی: مثل ترسا در Horizon
- دشمن پیچیده و کاریزماتیک: مثل جوکر در Arkham
و نکته مهمتر اینکه برخلاف کاراکتر اصلی، معمولا توسط هوش مصنوعی کنترل میشن، اما باز هم تأثیر زیادی دارن.
چطور شخصیت دوم روایت رو عمیقتر میکنه؟
شخصیت دوم به داستان عمق، رنگ و حتی تضاد اضافه میکنه. اونا معمولا جنبهای از شخصیت اصلی رو کامل یا به چالش میکشن:
- نمایش ضعفها و قوتها: مثل رابطهی جوئل و الی
- ایجاد تضادهای احساسی: گلادوس همزمان تهدید و راهنماست!
- همسفر داستانی: آترئوس نهتنها پسر کریتوسه، بلکه کل ماجرا حول رابطه پدر و پسر میچرخه.
۱۰ کاراکتر دوم که تاریخ بازیها رو تغییر دادن
نام شخصیت | بازی | نقش کلیدی |
---|---|---|
الیزابت | BioShock Infinite | همکار، راهنما، مکمل احساسی |
وسمیر | The Witcher 3 | مربی، مشاور، پدر نمادین |
کلمنتاین | The Walking Dead | فرزند معنوی، انگیزه داستان |
گلادوس | Portal | دشمن/راهنما، طنز و تهدید همزمان |
آترئوس | God of War | پسر، همراه جنگی، تکمیل روایت |
گاروس | Mass Effect | دوست وفادار، کمک در تصمیمات |
الی | The Last of Us | کلید داستان، رابطه پدر و دختری |
مایلز مورالس | Spider-Man | قهرمان آینده، دوست و دانشآموز |
ترسا | Horizon Zero Dawn | راهنما، حافظ اسرار، الهامبخش |
جوکر | Batman: Arkham | دشمن فلسفی، انعکاس تاریکی قهرمان |
تحلیل رابطه عمیق بین شخصیتهای اصلی و دوم

یکی از نقاط قوت بازیهای داستانمحور، روابط میان شخصیتهاست. کاراکتر دوم فقط یه ابزار نیست، یه آینهست؛ برای نشون دادن لایههای پنهان قهرمان اصلی.
- دوستی و همدلی: مثل گاروس و شپرد
- خانوادگی و عاطفی: کریتوس و آترئوس
- رقابت و تضاد: بتمن و جوکر
نقش حیاتی کاراکترهای دوم در گیمپلی
بعضیها فقط فکر میکنن نقش شخصیت دوم محدوده به دیالوگ؛ اما واقعیت اینه که گیمپلی خیلی وقتها بدون اونا ناقصه:
- آترئوس دشمنها رو به عقب میزنه
- الیزابت آیتم میفرسته
- گلادوس پازلهای خطرناک ایجاد میکنه
حتی بعضی از این شخصیتها باعث میشن بازیکن مکانیکهای بازی رو یاد بگیره، بدون اینکه نیازی به آموزشهای مستقیم باشه.
شخصیت دوم شرور؛ وقتی دشمن هم میدرخشه!
برخی از بهترین کاراکترهای دوم، دشمنهایی هستن که بازیکن رو به چالش میکشن:
- گلادوس: سرد، منطقی، اما طنزآمیز و ترسناک
- جوکر: دیوانهای که از نظر روانی، بتمن رو خورد میکنه
در پایان
شخصیتهای دوم، قهرمانهای بیسر و صدای دنیای گیم هستن. اونا داستان رو پُرتر، بازی رو جذابتر و احساسات ما رو درگیرتر میکنن. چه یه دشمن باشند، چه یه همراه وفادار، حضورشون اون تجربه خاصیه که بازی رو فراموشنشدنی میکنه.